از زمین دامن بیفشان همسفر از صائب تبریزی غزل 4861

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از زمین دامن بیفشان همسفر با ماه باش

1 از زمین دامن بیفشان همسفر با ماه باش خانه را زیر و زبرکن آسمان خرگاه باش

2 شبنم بی دست و پا شد همسفر باآفتاب چون بلند افتاد همت، دست گو کوتاه باش

3 با سبکروحان گرانجان بودن از انصاف نیست چون دچار کهر با گردی، سبک چون کاه باش

4 در حریم عفو لاف بیگناهی می زنی همچو یوسف مستعد تهمت ناگاه باش

5 شمع از تیغ زبان خود بود درزیر تیغ زینهار از آفت تیغ زبان آگاه باش

6 خصم عاجز را قوی دان تا نگردی پایمال گرچه شیری، برحذر ار حیله روباه باش

7 یوسف من، دردسر بسیار دارداعتبار با عزیزی برنمی آیی، همان درچاه باش

8 در گنهکاری به جرم خویشتن اقرار کن می کنی چون خواب، باری درمیان راه باش

9 تا مگر صائب شکست خویش راسازی درست درپی خورشید تابان روزو شب چون ماه باش

عکس نوشته
کامنت
comment