از شکست من دم تیغ تغافل از صائب تبریزی غزل 2335

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از شکست من دم تیغ تغافل می‌پرد

1 از شکست من دم تیغ تغافل می‌پرد رنگ سیلاب از ثبات پای این پل می‌پرد

2 این گران‌پرواز از فریاد بلبل برنخاست کی به شبنم خواب ناز از دیده گل می‌پرد؟

3 از هجوم زاغ جای خنده بر گل تنگ شد زین سیاهی زود ازین گلزار بلبل می‌پرد

4 زلف و کاکل هم بلندآوازه می‌گردد ز حسن حسن سرکش گر به بال زلف و کاکل می‌پرد

5 زود خواهد کرد بلبل را کف خاکستری آتشی کز روی شرم‌آلوده گل می‌پرد

6 پیش آن گل از خجالت می‌کشد خط بر زمین دود آه من که دوشادوش سنبل می‌پرد

7 بی‌قراری لازم افتاده است قرب حسن را شبنم این باغ بیش از چشم بلبل می‌پرد

8 می‌شمارد لامکان را منزل نقل مکان بی‌پر و بالی که با بال توکل می‌پرد

9 ناله من سبزهٔ خوابیده را بیدار کرد کی ندانم خواب مستی از سر گل می‌پرد

10 همچو کبک وحشی از پیش ره سیلاب عشق کوه با آن صبر و تمکین بی‌تامل می‌پرد

11 گر نوای آتشین صائب تمنا می‌کنی این شرار از شعله آواز بلبل می‌پرد

عکس نوشته
کامنت
comment