از شراب لعل تا رخسار را از صائب تبریزی غزل 6662

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از شراب لعل تا رخسار را افروختی

1 از شراب لعل تا رخسار را افروختی هر که را بود آرزوی خام در دل سوختی

2 دخل بی اندازه را ناچار خرجی لازم است روی دل بنما به قدر آنچه دل اندوختی

3 در دل فولاد جوهر موی آتشدیده شد تا ز عارض خانه آیینه را افروختی

4 آن که عمرش صرف شد در دلبری آموختن کاش دلداری هم از ما اندکی آموختی

5 بی پر و بالی پر و بالی است در راه طلب می شود روشن چراغت چون نفس را سوختی

6 قسمت خاک است هر دخلی که بیش از خرج شد من گرفتم همچو قارون گنجها اندوختی

7 یک دل سنگین نگردید از دم گرم تو نرم در سخن هر چند صائب بیش خود را سوختی

عکس نوشته
کامنت
comment