1 از خشک طینتان مطلب جز جواب خشک بحر سراب را چه بود جز سحاب خشک ؟
2 در زهد من نهفته بود رغبت شراب چون نغمه های تر که بود در رباب خشک
3 از سوز عشق گریه من شد بدل به آه خون مشک گشت درجگر این کباب خشک
4 بگذشت آب عمر و مرا دربساط ماند چون موجه سراب همین پیچ و تاب خشک
5 آخر مروت است کز آن لعل آبدار باشد نصیب سوخته جانان جواب خشک
6 جز آه سرد، آینه ام حاصلی نداشت زنگ است سبزه ای که بروید ازآب خشک
7 باآبرو بساز که جاوید زنده ماند چون خضر هرکه کرد قناعت به آب خشک
8 از روشنان چرخ سخاوت طمع مدار کز شبنم آبرو طلبد آفتاب خشک
9 دایم بود چو آبله سیراب گوهرش هرکس قدم به صدق نهد درسراب خشک
10 باور که می کند که ازان تیغ آبدار چون جوهرست قسمت من پیچ و تاب خشک؟
11 صائب امید من ز بزرگان بریده شد تاشد ز کوه قسمت سایل جواب خشک
دیدگاهها **