- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از کفر توان رستن ای یار به آمیزش سجاده تواند شد زنار به آمیزش
2 سیلاب شود قطره انگور شود باده تا فرد روان آرند اقراربه آمیزش
3 نتوان گره دل را واکرد به یک ناخن بسته است درین عالم هرکار به آمیزش
4 ماننده دوناخن بس عقده که بگشایند چون دست یکی سازنددویاربه آمیزش
5 درساز به همجنسان زنهار که می گردد چون حبل متین محکم یک تار به آمیزش
6 مقصود زآمیزش ،آمیزش روحانی است آمیزش ظاهر را مشمار به آمیزش
7 درگوشه تنهایی هموار نمی گردد هرکس که نشد صائب هموار به آمیزش