- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دماغ سوختگان را شراب تازه کند زمین تشنه جگر را سحاب تازه کند
2 ستاره سوختگان باغ دلگشای همند که مغز سوخته بوی کباب تازه کند
3 اگر بهار کند سبز تخم سوخته را دماغ خشک مرا هم شراب تازه کند
4 ازان خموش نگردد چراغ در شب تار که داغ روشنی آفتاب تازه کند
5 ز یادگار شود زخم ماتمی ناسور که داغ رفتن گل را گلاب تازه کند
6 نقاب تشنه دیدار را کند بیتاب که داغ تشنه لبان را سراب تازه کند
7 نسوخته است ز سودای او چنان صائب که مغز خشک مرا ماهتاب تازه کن