- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فروغ گوهر دل از سر زبان تابد صفای باغ ز رخسار باغبان تابد
2 نمی توان به جگر داغ عشق پنهان کرد که نور این گهر از روزن زبان تابد
3 مگر میانجی دیوار جسم برخیزد که آفتاب تو بر پیشگاه جان تابد
4 درین زمانه باطل کسی که حق گوید برای خویش چو منصور ریسمان تابد
5 اگر چو غنچه مرا صد زبان بود در کام حجاب عشق تو بر هم گه بیان تابد
6 به نور عقل نبردیم ره ز خود بیرون مگر ستاره دیگر ز آسمان تابد
7 تو گرم جلوه و صائب به خون خود غلطد که پرتو تو مبادا به این و آن تابد