صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

مدتی شد کز حدیث اهل دل از صائب تبریزی غزل 1205

غزل 1205 ام از 9863 غزلیات

مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است

1 مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است چون صدف زین گوهر شهوار آغوشم تهی است

2 از دل بیدار و اشک آتشین و آه گرم دستگاه زندگی چون شمع خاموشم تهی است

3 درد تلخی در قدح دارم که کوثر داغ اوست شیشه دل گر چه از صهبای سرجوشم تهی است

4 گر چه عمری شد به دریا می روم دست و بغل همچو موج از گوهر شهوار آغوشم تهی است

5 سرگذشت روزگار خوشدلی از من مپرس صفحه خاطر ازین خواب فراموشم تهی است

6 گفتگوی پوچ ناصح را نمی دانم که چیست این قدر دانم که جای پنبه در گوشم تهی است!

7 خجلتی دارم که خواهد پرده پوش من شدن گر چه از سجاده تقوی بر و دوشم تهی است

8 گر چه دارم در بغل چون هاله تنگ آن ماه را همچنان از شرم، جای او در آغوشم تهی است

9 می زنم لاف خودی صائب ز بیم چشم زخم ورنه از زنگ خودی آیینه هوشم تهی است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است

شاعر شعر مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است چه کسی است ؟

شاعر شعر مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است صائب تبریزی می باشد.

شعر مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است چیست ؟

قالب شعر مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است غزل است

مضمون اصلی شعر مدتی شد کز حدیث اهل دل گوشم تهی است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر