-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روزه نزدیک است می باید کلوخ انداز کرد زاهدان خشک را رندانه از سر باز کرد
2 تا رگ ابر بهار و رشته باران بجاست چنگ عشرت را به قانون می توانی ساز کرد
3 گلعذاران از هوا گیرند چشم پاک را پیش شبنم بی تکلف گل گریبان باز کرد
4 نیست ممکن تا به دامان قیامت دوختن بر گریبانی که زور عشق دست انداز کرد
5 داشت بی شیرازه آزادی پر و بال مرا جمع خود را کبک من در چنگل شهباز کرد
6 نخل نورس در زمین پاک قامت می کشد دامن مریم مسیحا را فلک پرواز کرد
7 نیست کار هر کسی دل را مصفا ساختن باخت چشم آن کس که این آیینه را پرداز کرد
8 وعده دیدار را محشر نقاب دیگرست گر به قدر حسنخواهی بر اسیران ناز کرد
9 لوح تعلیم است صائب سینه روشندلان صحبت آیینه طوطی را سخن پرداز کرد