- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با آن که من ندارم کاری به کار مردم دایم کشم کدورت از رهگذار مردم
2 دنبال خلق گردد خود را کسی که گم کرد خود را بیاب و بگذر از انتظار مردم
3 امیدواری خلق عنوان نا امیدی است زنهار تا نباشی امیدوار مردم
4 از منت آب حیوان تیغ برهنه گردد لب تر مساز زنهار از جویبار مردم
5 بنیاد اعتبارات پا در رکاب باشد مگذار دل ز خامی بر فخر وعار مردم
6 در زیر تیغ دایم خون می خورد ز خجلت هر کس به برگ سبزی شد شرمسار مردم
7 در چشم عیبجویان ظلمت همیشه فرش است ز آیینه پشت بیند آیینه دار مردم
8 از سیر لاله و گل خاطر نمی گشاید از مردم است صائب باغ و بهار مردم