صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

بس که افکنده است پیری در از صائب تبریزی غزل 865

غزل 865 ام از 9863 غزلیات

بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب

1 بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب خواب من بیداری و بیداریم گشته است خواب

2 در سراپای وجودم ذره ای بی درد نیست یک سر مو نیست بر اندام من بی پیچ و تاب

3 از لطایف آنچه در مجموعه دل ثبت بود یک قلم شد محو، غیر از یاد ایام شباب

4 از کشاکش قامتم تا چون کمان گردید خم مد عمر از قبضه بیرون رفت چون تیر شهاب

5 گوش سنگینی، بصر کندی، زبان لکنت گرفت این صدف های گهر شد از تهی مغزی حباب

6 رفت گیرایی برون از دست چون برگ خزان از قدم ها قوت رفتار شد پا در رکاب

7 ریخت از هم پیکر فرسوده را موی سفید بال و پر شد این زمین شوره را موج سراب

8 ریخت تا دندان، ز هم پاشید اوراق دلم می رود بر باد، بی شیرازه گردد چون کتاب

9 صبح پیری نیست گر صبح قیامت، از چه کرد پیش چشم من ز عینک نصب، میزان حساب

10 بادپای عمر را نتوان ز سرعت بازداشت چند صائب موی خود چون قیر سازی از خضاب؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب

شاعر شعر بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب چه کسی است ؟

شاعر شعر بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب صائب تبریزی می باشد.

شعر بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب چیست ؟

قالب شعر بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب غزل است

مضمون اصلی شعر بس که افکنده است پیری در وجودم انقلاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر