تابش برق و حیات مختصر از صائب تبریزی غزل 6691

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

تابش برق و حیات مختصر باشد یکی

1 تابش برق و حیات مختصر باشد یکی جلوه آغاز و انجام شرر باشد یکی

2 تلخی و شیرینی عالم به هم آمیخته است نوش و نیش این جهان مختصر باشد یکی

3 در قناعت می شود هر ناگواری خوشگوار خاک پیش مور قانع با شکر باشد یکی

4 دولت بیدار کوته دیدگان روزگار با گرانخوابی به میزان نظر باشد یکی

5 خاکیان بی بصیرت بر زمین چسبیده اند پیش طفلان مهره گل با گهر باشد یکی

6 با توکل فکر زاد راه کافر نعمتی است توشه و زنار ما را بر کمر باشد یکی

7 هر چه از اندازه بیرون رفت دل را می گزد خون فاسد در بدن با نیشتر باشد یکی

8 از گرانباری است کشتی را ز هر موجی خطر ورنه بر کف ساحل و موج خطر باشد یکی

9 نیست از نازک خیالی قسمتم جز پیچ و تاب رشته جان من و موی کمر باشد یکی

10 آخرت را جمع نتوان کرد با دنیای دون خوشه را نشنیده ای صائب که سر باشد یکی؟

عکس نوشته
کامنت
comment