-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نسیم مصر با صد کاروان یوسف لقا آمد پریزاد بهار از کوه قاف کبریا آمد
2 به دامن می رسد چاک گریبان گلعذاران را زگلزار که یارب این نسیم آشنا آمد؟
3 سواد مصر از نظارگی یک چشم بینا شد که از زندان به روی تخت آن یوسف لقا آمد
4 به هم پیوست چون بال پری ابر سبک جولان سلیمان وار تا گل بر سر تخت هوا آمد
5 زحی رو در بیابان کرد گویا محمل لیلی که دل در سینه مجنون به جنبش چون درا آمد
6 بهار نوجوان تاب و توانی داد پیران را که نرگس از ضمیر خاک بیرون بی عصا آمد
7 زفیض نوبهاران شد هوا چندان به کیفیت که از خلوت برون زاهد پی کسب هوا آمد
8 زلطف نوبهاران سنگها نوعی ملایم شد که سالم دانه بیرون از دهان آسیا آمد
9 سپهر گرم جولان چشم قربانی شد از حیرت زمین چون آسمان در جنبش از نشو و نما آمد
10 سلامت باد ساقی گر بهاران روی گردان شد می گلرنگ باقی باد اگر گل بیوفا آمد
11 زشکر خنده برق آسمان شد یک لب خندان ز ابرتر هوا یک روی پرشرم و حیا آمد