صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

حاجت به خون گرم جگر نیست از صائب تبریزی غزل 710

غزل 710 ام از 9863 غزلیات

حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را

1 حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را روغن ز خود بود گهر شبچراغ را

2 نشکفته است غنچه پیکان ز خون گرم می چون کند شکفته من بی دماغ را؟

3 مرغی که ناله اش نبود آشنای درد زهرست همچو سبزه بیگانه باغ را

4 آزادگان شکسته دل از چرخ نیستند چون گل شکسته موج شراب این ایاغ را

5 آسوده از خزانم و فارغ ز نوبهار در زیر بال خویش کنم سیر باغ را

6 با بدسرشت پرتو نیکان چه می کند؟ در بال زاغ نیست اثر چشم زاغ را

7 دل را حیات از نفس آرمیده است بیماری نسیم دهد جان چراغ را

8 صائب مدار چشم گشایش ز آسمان در بیضه راه نیست نسیم فراغ را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را

شاعر شعر حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را چه کسی است ؟

شاعر شعر حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را صائب تبریزی می باشد.

شعر حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را چیست ؟

قالب شعر حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را غزل است

مضمون اصلی شعر حاجت به خون گرم جگر نیست داغ را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر