- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ازان از دست نگذارد قدح چشم فسونسازش که هر پیمانه چون آیینه آرد برسر نازش
2 لب حرف آفرینش تا حدیثی را به هم بندد هزاران دفتر انشا می کند چشم سخنسازش
3 نگاه موشکافان بی خبر بود از دهان او نشد تاخط مشکین چون لب پیمانه دمسازش
4 ز صید لاغر من میهمانداری نمی آید خوشا کبکی که سازد سینه پای انداز شهبازش
5 کجا دارد خبر از اوج استغنای شاخ گل؟ گرفتاری که از بام قفس نگذشته پروازش
6 اگر چون تیغ خاموشی شعار خود کند عاشق همان برروی کار افتد چو جوهر بخیه رازش
7 حریف گوشه ابروی صیقل نیستم صائب من و آیینه تاری که نتوان داد پردازش