-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زنهار دل خویش به عالم نگذاری این عیسی جان بخش به مریم نگذاری
2 هشدار که از بهر یکی دانه بی مغز از خلد برون پای چو آدم نگذاری
3 امروز که بر همت والاست ترا دست حیف است که پا بر سر عالم نگذاری
4 از خون جگر، غنچه دل رنگ پذیرد زنهار درین رطل گران نم نگذاری
5 صد نشتر آزار درین موم نهان است مشاطگی زخم به مرهم نگذاری
6 چون چشم گشادی به جهان زود فروبند چون چشم گشادی به جهان زود فروبند
7 تاج از سر خورشید به همت نربایی تا پا به سر ملک چو ادهم نگذاری
8 فیض دم خط چون دم صبح است سبکسیر زنهار درین دم مژه بر هم نگذاری