صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

از کاوکاو آن مژه ام بیخبر از صائب تبریزی غزل 4813

غزل 4813 ام از 9863 غزلیات

از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز

1 از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز نگرفته خون من به زبان نیشتر هنوز

2 باآن که عمرهاست که از سر گذشته ام صندل نمی برد ز سرم درد سر هنوز

3 روزی که آه من به هواداری توخاست درخواب ناز بود نسیم سحر هنوز

4 شامی که طره تو میان رابه فتنه بست سنبل نبسته بود به گلشن کمر هنوز

5 صبحی که چشم من به رخ اشک باز شد پیمان نبسته بود صدف با گهر هنوز

6 درخواب بوسه ای ز دهانش ربوده ام می سوزد از حلاوت آنم جگر هنوز

7 باآن که شد ز سنگ حوادث حریربیز این شیشه هست گوش به زنگ خطر هنوز

8 الماس را دونیم تیغ آه من گرم است زخم خصم، ندارد خبر هنوز

9 دل خون شد و همان ستم آسمان بجاست گل کرد شمع (و)باد صبا در بدر هنوز

10 صائب اگر چه بر سر طوبی است جای من درآتشم ز کوتهی پال و پر هنوز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز

شاعر شعر از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز چه کسی است ؟

شاعر شعر از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز صائب تبریزی می باشد.

شعر از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز چیست ؟

قالب شعر از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز غزل است

مضمون اصلی شعر از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر