- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به هر فسرده لب خشک وچشم تر ندهند قبول داغ محبت به هر جگر ندهند
2 به گوشمال ستم سر ز حکم عشق مپیچ که هیچ رشته بی تاب را گهر ندهند
3 فراغبالی در تنگنای چرخ مخواه همان به است که در بیضه بال وپر ندهند
4 بریز بار تعلق که شاخه های درخت نمی شوند سبکبار تا ثمر ندهند
5 ز روی تلخ مکافات زهر می بارد چه نعمتی است که کام مرا شکر ندهند
6 ترم ز طعنه این زاهدان خشک ای کاش چو صندلی نفرستند دردسرندهند
7 چنان چکیده بخلند این گرانجانان که نیم قطره به ابرام نیشتر ندهند
8 ز دوش دار سرش تکیه گه نخواهد یافت اگر دو دور به منصور بیشتر ندهند
9 چه شکوه می کنی از اشک تلخ خود صائب ترا شرابی ازین خوشگوارتر ندهند