صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

غنچه را راه در آن چاک گریبان از صائب تبریزی غزل 6839

غزل 6839 ام از 9863 غزلیات

غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی

1 غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی به کف طفل نوآموز گلستان ندهی

2 دست بیعت به گل داغ چو دادی، زنهار فرصت بند گشودن به گریبان ندهی

3 می خورد شهر به هم گر تو ستمگر یک روز سیل زنجیر جنون سر به بیابان ندهی

4 سینه بر سینه خم گر چو فلاطون بنهی خشت خم را به کتب خانه یونان ندهی

5 از دلت چشمه زمزم نبرد گرد ملال اگر از آبله آبی به مغیلان ندهی

6 گر به صحرای تعلق گذر افتد ناچار خار را فرصت گیرایی دامان ندهی

7 می چکد شور قیامت ز شکرخنده او دل مجروح به آن پسته خندان ندهی

8 ای فلک در گذر از قسمت ما، شرم بدار چند در کاسه خود دست به مهمان ندهی؟

9 نان و دندان به هم ار می دهیم احسان است چند نان بخشیم ای سفله و دندان ندهی؟

10 صائب از سوختگی گر به سرت دودی هست مشت خاک سیه هند به ایران ندهی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی

شاعر شعر غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی چه کسی است ؟

شاعر شعر غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی صائب تبریزی می باشد.

شعر غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی چیست ؟

قالب شعر غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی غزل است

مضمون اصلی شعر غنچه را راه در آن چاک گریبان ندهی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر