- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نسوزد دل به آه گرم من چرخ بد اختر را ز دود تلخ پروا نیست چشم سخت مجمر را
2 منم کز تیره بختی ها ندارم صبح امیدی وگرنه در سواد دل بهاری هست عنبر را
3 به حرف و صوت مهر خامشی را بر مدار از لب سپر داری کن از تاراج مور این تنگ شکر را
4 دل قانع ز احسان کریمان است مستغنی به آب تلخ دریا احتیاجی نیست گوهر را
5 نسوزد پرده شرم و حیا را باده روشن ز آتش نیست پروایی پر و بال سمندر را
6 ز آب زندگی آیینه هم زنگار می گیرد بود ظلمت نصیب از چشمه حیوان سکندر را
7 گران بر خاطر آزادمردان نیست کوه غم ز بار دل نمی گردد دو تا قامت صنوبر را