-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی طراوت نشود سرو جوانی که تراست در شکر خواب بهارست خزانی که تراست
2 برنیاید به زبان با تو کس از خوش سخنان می کند قطع سخن تیغ زبانی که تراست
3 گل چسان چهره شود با تو، که یاقوت بود سنگداغ از رخ چون لاله ستانی که تراست
4 چین ز ابروی گرهگیر تو خط هم نگشود کار شمشیر کند موی میانی که تراست
5 ادب عشق مگر مانع جرأت گردد ورنه پر بوسه فریب است دهانی که تراست
6 تشنه فکر تو صائب جگری نیست که نیست تا به جوی که رود آب روانی که تراست