مگر شمشیر او امروز آب تازه ای دارد؟
1
مگر شمشیر او امروز آب تازه ای دارد؟
که در هر بخیه زخمم زیر لب خمیازه ای دارد
2
نشانی هاست غیر از ناله درد عشقبازان را
میان عاشقان بلبل همین آوازه ای دارد
3
درین بستانسرا این شیوه سروم خوش افتاده
که با دست تهی پیوسته روی تازه ای دارد