-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می کند دست نوازش هم دل ما راخموش خشت اگر مانع تواند شد خم می را ز جوش
2 بازی جنت مخور، ازحال آدم پندگیر درگذر مردانه زین گندم نمای جوفروش
3 پوچ گویی می دهد بر باد نقد عمر را زود خالی می شود دیگی که ننشیند ز جوش
4 دیگران راگرم اگر سازد شراب آتشین خون ما را شعله آواز می آرد به جوش