- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مکن از بخت شکایت که وبالش میبود پای طاووس اگر چون پر و بالش میبود
2 چون ثمر دست به رعنایی اگر میافشاند لاف آزادگی از سرو حلالش میبود
3 گر برون نامدی از پرده جمالش، عالم کف خاکستری از برق جلالش میبود
4 مرگ میشد به نظر دولت بیدار مرا در قیامت اگر امید وصالش میبود
5 سالم از آتش سوزان چو سمندر میرفت مرغ اگر نامه من بر پر و بالش میبود
6 این قدر در دل خون گشته نمیگشت گره بوسه گر رنگی از آن چهره آلش میبود
7 میشد انگشتنما چون مه نو صائب فکر اگر آن مویمیان راه خیالش میبود