مکن به غنچه گره نوبهار از صائب تبریزی غزل 606

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

مکن به غنچه گره نوبهار عالم را

1 مکن به غنچه گره نوبهار عالم را تبسمی کن و بگشای کار عالم را

2 به خنده ای گل بی خار می توانی کرد اگر التفات کنی، خارزار عالم را

3 فلک سوار چو عیسی نمی توانی شد ز خویش تا نفشانی غبار عالم را

4 کجی ز مار به افسون نمی توان بردن چگونه راست توان کرد کار عالم را

5 مبند نقش اقامت که همچو موج سراب قرار نیست دمی پود و تار عالم را

6 نتیجه ای به جز از خانمان خرابی نیست خرابی دل امیدوار عالم را

7 عجب که روز قیامت ز خاک برخیزد به دوش هر که نهادند بار عالم را

8 خوشا کسی که چو صائب ز خاکساری ها به دیده خاک زند اعتبار عالم را

عکس نوشته
کامنت
comment