-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 دار ازان چوب به پیش ره منصور گذاشت که قدم از ره باریک ادب دور گذاشت
2 این همان جلوه حسن است که چون ساقی شد داغ بی حوصلگی بر جگر طور گذاشت
3 لب ببند از سخن حق که همین گستاخی بالش دار به زیر سر منصور گذاشت
4 وادی عشق چه وادی است که با آن وسعت پای باید همه جا بر کمر مور گذاشت
5 کلک صائب نشود کندرو از طعنه خصم نتوان اره به فرق شجر طور گذاشت