دل نیاسود از تردد تا نشد از صائب تبریزی غزل 2776

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

دل نیاسود از تردد تا نشد منزل سفید

1 دل نیاسود از تردد تا نشد منزل سفید کرد ما را رو سفید آخر، که روی دل سفید!

2 بوی پیراهن نیامد، پیر کنعان تا نکرد از دو چشم خود در دولتسرای دل سفید

3 چشم ما آب سیاه آورد از بس انتظار تا شد از دامان صحرای طلب منزل سفید

4 حلقه بیرون در آتش است از نور شمع چون سپند ما تواند شد درین محفل سفید؟

5 شد زلخت دل یکی صد آبروی چشم ما کرد گوهر روی این دریای بی حاصل سفید

6 در جواب تلخ دادن ترشرویی می کنند چون شود در عهد این بی حاصلان سایل سفید؟

7 همت ما صرف در پرداز دل شد از جهان ما همین یک خانه را کردیم ازین منزل سفید

8 گر به دریا سایه اندازد گلیم بخت ما در شبستان صدف گوهر شود مشکل سفید

9 کلک صائب تازه شد تا این غزل را نقش بست روی دهقان را کند سرسبزی حاصل سفید

عکس نوشته
کامنت
comment