- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کرم به ابر سبکدست همچو عمان کن تمام روی زمین را رهین احسان کن
2 ز باده چهره گلرنگ را فروزان کن ز قطره های عرق بزم را چراغان کن
3 به شکر این که جبین گشاده ای داری ملایمت به خس و خار این گلستان کن
4 به آبروی عزیزان مگر شوی سیراب سفال تشنه خود وقف می پرستان کن
5 هوای نفس چو گردید زیردست ترا ز باد تختگه خویش چون سلیمان کن
6 فضای شهر مقام نفس کشیدن نیست چو گرد باد نفس راست در بیابان کن
7 مدار فیض خود از ابر همچو بحر دریغ تمام روی زمین را رهین احسان کن
8 شود کلید ز اعجاز عشق آخر قفل نظر به پیرهن و چشم پیر کنعان کن
9 نظر به چشمه حیوان سیه مکن صائب به آبروی، قناعت ز آب حیوان کن