شوق اگر شهپر شود پروا از صائب تبریزی غزل 6681

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

شوق اگر شهپر شود پروا نمی دارد کسی

1 شوق اگر شهپر شود پروا نمی دارد کسی همچو موج اندیشه از دریا نمی دارد کسی

2 مریم خاموش عیسی را به گفتار آورد با لب گویا دل گویا نمی دارد کسی

3 ما و صحرای جنون، کز خاک اگر جای گیاه سرزند تیغ زبان پروا نمی دارد کسی

4 نیست ممکن چون صدف گنجینه گوهر شود تا نظر بر عالم بالا نمی دارد کسی

5 مستی دیوانگان از خود بود چون چشم یار چشم بر کیفیت صهبا نمی دارد کسی

6 لطف حق ما را زدنیای دنی دارد دریغ ورنه دنیا را دریغ از ما نمی دارد کسی

7 جز خط تسلیم کآنجا سیر گردد منتهی ساحل دیگر درین دریا نمی دارد کسی

8 تن به پیچ و تاب ده صائب که چون موج سراب اختیار خود درین صحرا نمی دارد کسی

عکس نوشته
کامنت
comment