1 قانع از رزق پریشان با دل صدپاره شو روزی آماده می خواهی برو غمخواره شو
2 تا درین میخانه باشی بر حریفان خوشگوار صاف را ایثار کن رندانه دردی خواره شو
3 چون به خلوت رو گذاری دل چو قرآن جمع کن در میان جمع چون نازل شوی سی پاره شو
4 گر طمع داری که آید روزیت بیرون ز سنگ در ریاض آفرینش مرغ آتشخواره شو
5 شربت عیسی پی بیمار گردد دربدر چاره جویی چشم داری از جهان بیچاره شو
6 گر نگردد بر مراد ما فلک آسوده ایم زین فلاخن سنگ ما گو دیرتر آواره شو
7 سنگ را دلجویی اطفال گوهر می کند در حریم خردسالان مهره گهواره شو
8 تا ز چشم پاک چون آیینه دارندت عزیز صائب از سیمین بران قانع به یک نظاره شو
دیدگاهها **