صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

سخن غریب چو شد در وطن نمی از صائب تبریزی غزل 3895

غزل 3895 ام از 9863 غزلیات

سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند

1 سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند عزیز مصر به بیت الحزن نمی ماند

2 گلوی خویش عبث پاره می کند بلبل چو گل شکفته شود در چمن نمی ماند

3 مبند دل به جگر گوشه چون رسد به کمال که خون چو مشک شود درختن نمی ماند

4 عبث سهیل نظر بند کرده است مرا عقیق نام طلب در یمن نمی ماند

5 زتاج پادشهان پایتخت می سازد در یتیم به خاک عدن نمی ماند

6 صدف به صحبت گوهر عبث دلی بسته است سخن بزرگ چوشد در دهن نمی ماند

7 به فکر چشم براهان خویش می افتد سخن ز یوسف گل پیرهن نمی ماند

8 خروج می کند از بیضه آتشین نفسی همیشه باغ به زاغ وزغن نمی ماند

9 سخن ز فیض غریبی غریب شد صائب غریب نیست اگر در وطن نمی ماند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند

شاعر شعر سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند چه کسی است ؟

شاعر شعر سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند صائب تبریزی می باشد.

شعر سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند چیست ؟

قالب شعر سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند غزل است

مضمون اصلی شعر سخن غریب چو شد در وطن نمی ماند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر