- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چینی اگر ز سنبل زلف تو وا شود خون از دماغ مشک روان درختا شود
2 صد پیرهن عرق کند از شرم، ماه مصر یک عقده گر ز بند قبای تو وا شود
3 این شیوه ها که من زمیان تو دیده ام مشکل به صد عبارت نازک ادا شود
4 بگشای لب که آب شود گوهر از حجاب بنمای رخ که آینه محو صفا شود
5 آب گهر به چشم صدف اشک حسرت است آنجا که لعل او به شکر خنده وا شود
6 خط شکسته است مرا خط سرنوشت بال هما به طالع من بوریا شود
7 محراب صبح، گوشه ابرو بلند کرد ساقی مهل نماز صراحی قضا شود
8 هر کس به ذوق معنی بیگانه آشناست صائب به طرز تازه ما آشناست