-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرو را سرکشی از بار ز بی پروایی است حاصل دست فشاندن به ثمر رعنایی است
2 فرد شو فرد ز مردم که فتوحات جهان یک قلم جمع به زیر علم تنهایی است
3 لازم تیر هوایی است جدایی ز هدف به مقامی نرسد هر که دلش هر جایی است
4 پیش احمق نه ز عجزست مرا خاموشی طرف بحث به نادان نشدن دانایی است
5 لنگر من سبک از شورش طوفان نود که به امید خطر کشتی من دریایی است
6 دل روشن ز غم روی زمین فارغ نیست زردی چهره خورشید ز روشن رایی است
7 هر که صائب دل خود داد به آهو چشمی گر چه در کوچه و بازار بود صحرایی است