1 شمع را شب تیغ روشن از نیام آید برون از سیاهی اختر پروانه شام آید برون
2 حسن کامل می شود در پرده شرم و حیا از ته این ابر ماه نو تمام آید برون
3 سبزه می آید به دشواری برون از زیر سنگ خط به تمکین زان لب یاقوت فام آید برون
4 می شود از آفتاب تند محشر خامسوز از تنور خاک، نان هر که خام آید برون
5 از رهایی بیشتر باشد ز زندانش خطر از تن خاکی چو جانی ناتمام آید برون
6 دیدن پنهان او نگذاشت در من زندگی آه ازان روزی که این تیغ از نیام آید برون
7 نزل خاصان است صائب حرف شورانگیز عشق از دو صد طوطی یکی شیرین کلام آید برون
دیدگاهها **