می شود نقل مجالس چون شود از صائب تبریزی غزل 6027

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

می شود نقل مجالس چون شود شیرین سخن

1 می شود نقل مجالس چون شود شیرین سخن همچو خون پنهان نمی ماند چو شد رنگین سخن

2 از تأمل می شود شایسته تحسین سخن پیچ و تاب فکر سازد غنچه را رنگین سخن

3 هر که را آن غمزه خونریز در دل بگذرد تا قیامت می تراود از لبش خونین سخن

4 سبزه نورس چسان آید برون از زیر سنگ؟ از لب لعلش برون آید به آن تمکین سخن

5 طوطیان را زنگ خواهد بست در منقار حرف خوار گردد در نظرها گر به این آیین سخن

6 آهوی چین کاسه دریوزه سازد ناف را گر ز زلف و کاکل او بگذرد در چین سخن

7 با کمال تیره روزی می شود عالم فروز آه اگر می داشت شمعی بر سر بالین سخن

8 کوته اندیشی است میل چشم بینایی مرا ورنه دارد در گره هر نقطه ای چندین سخن

9 تلخی ایام را صائب شکر در چاشنی است طفل چون از شیر لب شوید، شود شیرین سخن

عکس نوشته
کامنت
comment