1 آمد بهار و شد در و دیوار لاله رنگ از جوش لاله شیشه پرباده گشت سنگ
2 از بس کشید ابر به برتنگ باغ را میدان خنده بردهن غنچه گشت تنگ
3 باغ از بنفشه رخسار یوسف است گردیده از تپانچه اخوان کبود رنگ
4 بتخانه فرنگ کن از باده مغز را اکنون که گشت روی زمین صورت فرنگ
5 مطرب چه حاجت است کسی را که می زند بر سنگ خاره شیشه ناموس بی درنگ
6 چون سرو می کند به نظر جلوه گردباد از بس زدود دامن صحرا ز سینه زنگ
7 صائب درین دو هفته که گل جوش می زند چون داغ لاله باده لعلی مده ز چنگ
دیدگاهها **