آمد سحر به خانه من یار، از صائب تبریزی غزل 912

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

آمد سحر به خانه من یار، بی حجاب

1 آمد سحر به خانه من یار، بی حجاب امروز از کدام طرف سر زد آفتاب؟

2 دیروز بوسه بر لب خمیازه می زدم امروز می کنم ز لبش بوسه انتخاب

3 هر چند سرکش است، شود رام و خوش عنان حسنی که شد ز حلقه خط پای در رکاب

4 نتوان مرا به صبح صباحت فریب داد پروانه را خنک نشود دل ز ماهتاب

5 آن را که دخل و خرج برابر بود چو ماه رزقش همیشه می رسد از خوان آفتاب

6 باطل شود چو آبله در زیر دست و پا هر شبنمی که محو نگردد در آفتاب

7 آسودگی به خواب نبینند ذره ها جایی که چشم خود نکند گرم، آفتاب

8 مظلوم حیف خود نگذارد به ظالمان از گریه داغ بر دل آتش نهد کباب

9 از جبهه کریم گره زود وا شود یک لحظه بار خاطر دریا بود حباب

10 صائب، ز لطف، موجه دریا به هم شکافت چندان که ساخت پرده بیگانگی حباب

عکس نوشته
کامنت
comment