روشن چسان شود به تو سوز از صائب تبریزی غزل 786

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

روشن چسان شود به تو سوز نهان ما؟

1 روشن چسان شود به تو سوز نهان ما؟ چون شمع کشته است زبان در دهان ما

2 در چشم ما ز گریه شادی نشان مجوی این چشمه متاع ندارد دکان ما

3 ما این چنین که بر سر شاخ بهانه ایم بر هم زند نسیم گلی آشیان ما

4 نی کوچه می دهد نفس ما چو بگذرد غافل مشو ز ناله آتش زبان ما

5 روشن شود فتیله مغز هما، اگر غافل کند نمکچشی از استخوان ما

6 گردش ز بس که فاخته پر در پر همند خاکستری است جامه سرو روان ما

عکس نوشته
کامنت
comment