-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خونابه درد از دل غم پیشه طلب کن آن باده گلرنگ ازین شیشه طلب کن
2 آن شان عسل را که در آفاق نگنجد از پرده زنبوری اندیشه طلب کن
3 از جذبه آهن شرر از سنگ برآید دل سخت چو گردید دم از تیشه طلب کن
4 با مرکب چوبین نتوان رفت به جایی بال و پری از برق درین بیشه طلب کن
5 سرمایه تشویش بود ملک سلیمان وحدت ز پریخانه اندیشه طلب کن
6 از دل طلب آن گنج که در عالم گل نیست در قاف چو نبود پری از شیشه طلب کن
7 صائب نکند حرف اثر در دل سنگین جایی که توان برد فرو ریشه طلب کن