- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیغام بیکسان که به دلدار می برد طفل یتیم را که به گلزار می برد
2 از وصل گل کسی که به نظاره قانع است دایم ز بوستان گل بی خار می برد
3 می بایدش به نقش بد ونیک ساختن آیینه را کسی که به بازار می برد
4 تلخی نمی رسد به قناعت رسیدگان از خاک مور فیض شکرزار می برد
5 از شب نصیب بیخبران خواب غفلت است زین سرمه فیض دیده بیدار می برد
6 خط گر به گرد خال تو گردد غریب نیست این نقطه اختیار ز پرگار می برد
7 دلگیری من از می گلگون زیاد شد دامان تر ز تیغ چه زنگار می برد
8 از فقر نفس بر خط فرمان نهاد سر این راه تنگ کجروی از مار می برد
9 در پرده حجاب چه لذت بود ز وصل مرغ قفس چه فیض ز گلزار می برد
10 صائب کسی که عیب نمی بیند از هنر از حقه خزف در شهوار می برد