-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 بتان که صید به نیرنگ مینمایندت کباب آتش بیرنگ مینمایندت
2 اگر برون کنی از دل هوای آزادی بهشت در قفس تنگ مینمایندت
3 ببر ز مردم غافل که این گرانجانان گرانرکابتر از سنگ مینمایندت
4 به ناخنی که رسد، پرده را بگردانند معاشران که هماهنگ مینمایندت
5 گر از لباس برآیی نمیشناسندت همین گروه که یکرنگ مینمایندت
6 ز زنگ، آینه دل اگر بپردازی هزار آینه در زرنگ مینمایندت
7 علامت نفس سوخته است، منزل نیست سیاهیی که به فرسنگ مینمایندت
8 بکن به لالهرخان چشم خود سیه صائب که زود چهره به خون رنگ مینمایندت