به جرم این که کله کج نهاده از صائب تبریزی غزل 6644

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

به جرم این که کله کج نهاده است شکوفه

1 به جرم این که کله کج نهاده است شکوفه به روی خاک مذلت فتاده است شکوفه

2 گره ز کیسه پر زر گشاده است شکوفه صلای جود به آفاق داده است شکوفه

3 غنیمت است بگیر از چمن برات نشاطی درین دو هفته که دفتر گشاده است شکوفه

4 چگونه فرق کند کوچه را کسی ز خیابان؟ که همچو برف به هر جا فتاده است شکوفه

5 هوا گرفته ز باغ وجود، فر جوانی شگفت نیست اگر پیرزاده است شکوفه

6 اگر نه صحن قیامت شده است عرصه گلشن به دست باد چرا نامه داده است شکوفه

7 بساط عیش چرا روزگار پهن نسازد؟ گره ز رشته گوهر گشاده است شکوفه

8 پیاله گیر که تا چشم باز می کنی از هم کلاه خسروی از سر نهاده است شکوفه

9 همیشه می پرد از شوق همچو دیده صائب ز جلوه که دل از دست داده است شکوفه؟

عکس نوشته
کامنت
comment