-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جرم این که کله کج نهاده است شکوفه به روی خاک مذلت فتاده است شکوفه
2 گره ز کیسه پر زر گشاده است شکوفه صلای جود به آفاق داده است شکوفه
3 غنیمت است بگیر از چمن برات نشاطی درین دو هفته که دفتر گشاده است شکوفه
4 چگونه فرق کند کوچه را کسی ز خیابان؟ که همچو برف به هر جا فتاده است شکوفه
5 هوا گرفته ز باغ وجود، فر جوانی شگفت نیست اگر پیرزاده است شکوفه
6 اگر نه صحن قیامت شده است عرصه گلشن به دست باد چرا نامه داده است شکوفه
7 بساط عیش چرا روزگار پهن نسازد؟ گره ز رشته گوهر گشاده است شکوفه
8 پیاله گیر که تا چشم باز می کنی از هم کلاه خسروی از سر نهاده است شکوفه
9 همیشه می پرد از شوق همچو دیده صائب ز جلوه که دل از دست داده است شکوفه؟