- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون لب پیمانه زنهار از سخن خاموش باش صد سخن گر بگذرد در انجمن خاموش باش
2 عشرتی گرهست در دارالامان خامشی است غنچه سان با صد زبان خوش سخن خاموش باش
3 نقش شیرین، شاهد شیرینی کارت بس است پشت خود بر کوه نه ای کوهکن خاموش باش
4 حالت آیینه بر ارباب بینش روشن است جوهری گر داری ای روشن سخن خاموش باش
5 غنچه رالب بستگی بند ملال از دل گشود چشم فتح الباب داری، یکدهن خاموش باش
6 تا چو شمع انگشت بر حرف تو نگذارد کسی با زبان آتشین درانجمن خاموش باش
7 کار شبنم از خموشی این چنین بالا گرفت قرب گل می خواهی ای مرغ چمن خاموش باش
8 صفحه آیینه طوطی را به گفتار آورد تا تو هم میدان نیابی، از سخن خاموش باش
9 گر زبان غنچه داری در دهن ای عندلیب پیش کلک صائب رنگین سخن خاموش باش