1 چون غنچه نشکفته درین باغ غمین باش شیرازه اوراق دل از چین جبین باش
2 چون آتش سوزان مشو ازباد سبکسر چون آب ز روشن گهری خاک نشین باش
3 از خشکی اگر ابر گهربار نگردی درپرورش دانه افشانده، زمین باش
4 در بستن چشم است اگر هست گشادی دررهگذر صید،طلبکار کمین باش
5 دنباله روان راست خطر بیش ز رهزن آگاه ز خود درنفس بازپسین باش
6 خواهی که به روشن گهری نام برآری در روی زمین خانه نشین همچو نگین باش
7 شاید دری از غیب به روی تو گشایند چون خال درآن کنج دهن گوشه نشین باش
8 صائب نبود زیر فلک جای اقامت چون موج، سبکسیر درین شوره زمین باش