شود از پرده پوشی سوز اهل از صائب تبریزی غزل 4646

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

شود از پرده پوشی سوز اهل حال رسواتر

1 شود از پرده پوشی سوز اهل حال رسواتر که تب را می نماید پرده تبخال رسواتر

2 خود آرایی کند بی پرده عیب روسیاهان را که گردد پای طاوس ازنگار بال رسواتر

3 نگردد پرده عیب خسیسان دولت دنیا سیه رو را کند آیینه اقبال رسواتر

4 درین میخانه با ته جرعه قسمت قناعت کن که گردد تنگ ظرف از جام مالامال رسواتر

5 ازان با صوفیان صافدل زاهد نیامیزد که از آیینه گردد زشتی تمثال رسواتر

6 مزن پر دست وپا گرعیب خود پوشیده می خواهی که می گردد ز ایماواشارت لال رسواتر

7 به زینت نیست ممکن زشتی رخسار کم گردد که ساق بی صفا رامی کند خلخال رسواتر

8 نداری چون ز معنی بهره ای باری مکن دعوی که در پرواز گردد مرغ کوته بال رسواتر

9 نیاید پرده پوشی از لباس عاریت صائب که نا درویش را سازد قبای شال رسواتر

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر