- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از ملامت دل روشن گهران شاد شود دیو در شیشه این جمع پریزاد شود
2 دشمنان گر ز پریشانی من خوشوقتند چه ازین به که دلی چند ز من شاد شود؟
3 در بیابان طلب گر نفسی راست کنم در خراش دل من ناخن فولاد شود
4 نکند ناله مظلوم اثر در ظالم خواب این قوم گرانسنگ به فریاد شود
5 آنچه من یافتم از ذوق گرفتاری عشق جای رحم است بر آن بنده که آزاد شود
6 که گمان داشت که چون زلف شود روگردان خط شبرنگ، ترا خانه صیاد شود
7 نیست در طالع این خانه که آباد شود چه به تعمیر دل خویش کنم صائب سعی؟