-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در عین وصل داغ جدایی چو لاله ام خالی و پر ز ماه چو آغوش هاله ام
2 شد تشنه تر ز باده روشن پیاله ام خالی و پر ز ماه چو آغوش هاله ام
3 مجنون من به گوش فلک حلقه می کشید روزی که بود ناف غزالان پیاله ام
4 هر دانه ای به دام نمی آورد مرا باشد ز کوه قاف چو عنقا نواله ام
5 پیر مرا فسرده نسازد چو دیگران با کهنگی جوان چو می دیر ساله ام،
6 ز افسردگی اگر می لعلی کنم به جام چون لاله خون مرده شود در پیاله ام
7 داغی که بود بر جگر از چشم لیلیم شد تازه از سیاهی چشم غزاله ام
8 دیگر عنان دل نتواند نگاه داشت صائب به گوش هر که رسد آه و ناله ام