- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا حیا سرمه کش نرگس جادوی تو بود شبنم خلد نظر باز گل روی تو بود
2 شعله شوخ ملاحت ز رخت می تابید آب حیوان صباحت همه در جوی تو بود
3 چشم بر سرمه نمی کرد سیه، مژگانت وسمه از طاق دل افتاده ابروی تو بود
4 سرو برجسته بستان رعونت بودی شاخ گل دست نشان قد دلجوی تو بود
5 برق با آنهمه شوخی که جهان می سوزد شرر مرده آتشکده خوی تو بود
6 لب نهادی به لب ساغر و رفتی از دست حیف ازان هیکل شرمی که به بازوی تو بود