1 گویی که هست مردم چشمم چو آبخو یا خود چو ماهی است که دارد در آب خو
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 بویی که از بهار نسیم صبا برد گویی همی ز طره دلار ما برد
2 شمشاد طوق فاخته گردد بکوهسار خلخال لاله کبک دری را عطا برد
1 کند گر تموج هیولای اولی تلاطم نماید مزاج از طبایع
2 و راز نفس کل عقل کلی شکیبد بر افتد زاوتاد رسم صنایع
1 ازین سپس تو ببینی دوان دوان در دشت بکفش و موزه در افگنده صد هزار سیان
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **