-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 به غیر دل همه عالم سراب حرمان است ز کعبه روی به هر سو کنی بیابان است
2 ز فکر رزق، جهان یک دل پریشان است خمیر مایه غم ها همین غم نان است
3 مپرس حال دل بیقرار از عاشق که در صدف نبود گوهری که غلطان است
4 به سیم و زر نشود بی زبانه آتش حرص که شمع در لگن زر همان گدازان است
5 حضور کنج قناعت ندیده کی داند که روی دست سلیمان به مور زندان است
6 به پیش پا نبود چشم سرفرازان را بلند و پست زمین پیش چرخ یکسان است
7 ز بخت تیره ندارد ملال روشندل که برق در ته ابر سیاه خندان است
8 (ترا به وادی مشرب گذر نیفتاده است وگرنه کعبه دل نیز خوش بیابان است)
9 (مخور فریب صلاح توانگران زنهار که روزه داشتن سفله، صرفه نان است)
10 مدار دست ز دامان بیخودی صائب که در بهشت بود دیده ای که حیران است